اگر جلد یک و دو را خوانده اید و هنوز سراغ جلد سوم نرفته اید،به ادامه ی مطلب نروید

کتاب بسیار زیبایی بود.توصیه می کنم حتما این مجموعه را بخوانید.با وجود قیمت گزاف(تازه قانون کپی رایتش هم رعایت نشده)کتاب بسیار خوبی است وبه قیمتش می ارزد.(یکمی با ارفاق)

برید ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 12 تير 1391برچسب:آشیانه افسانه,براندون مول,نقد, | 14:40 | نويسنده : ranius

اول قهرمانی اسپانیا رو به خودم و طرافرانش تبریک می گم!

بریم سرنقد:

من این کتاب رو دیشب خوندم.داستان بسیار ساده و زیبایی داره.البته همونطورکه کریستوفر پائولینی گفت:کاش آن را وقتی 10یا 12 سالم بود می خواندم))داستان متناسب سنین 10 تا 12 ساله!

داستان کلی:

داستان ورود یک خواهر و برادر به یک منطقه حفاظت‌شده است. منطقه حفاظت‌شده‌ای که گونه‌های مختلف جادویی و اساطیری برای جلوگیری از انقراض نسل‌شان به آن‌جا پناه برده‌اند.

در این پناهگاه تمام موجودات به لطف عهدنامه تأسیس منطقه از مصونیت برخوردارند و هرگونه سرپیچی از قوانین، عواقبی را برای موجود خاطی در پی دارد.در واقع در "آشیانه افسانه" هر کسی آن‌چه را می‌کارد برداشت می‌کند. نیکی در برابر نیکی و پلیدی در برابر پلیدی.

 

این رمان داستان و فانتزی بسیار قوی ای داره.تنها دلیلی هم که نوشتم متناسب سنین 10 تا 12 ساله اینه که داستان در سرزمین پری ها و جن های کوتوله،موجودات اساطیری و افسانه ای و...اتفاق می افته.(موقع خوندنش  فکر می کردم که چقدر داستان می تونه به اسپایدرویک نزدیک باشه.با این که از لحاظ موضوع چندان ارتباطی ندارند)

نویسنده واقعا در تصویر سازی ذهنی کتاب برای خواننده سنگ تمام گذاشته.به طوری که در حین خواندن این کتاب،اگر به خوبی با داستان همراه شوید،با ترسیدن شخصیت می ترسید،با خندیدنش می خندید و با گریستنش می گریید.خصوضا آن اواخر داستان که کندرا از احساس ناتوانی گریه می کنه و از ملکه ی پری ها کمک می خواد،بسیار طبیعیه و شما هم مسلما از این همه عجز و ناتوانی ناراحت می شوید.

تنها چیزی که برای من در این کتاب قابل قبول نیست صحنه ی جنگه.من منتظر یه شور و هیجان حماسی بودم اما چیزی که به آن رسیدم یک سری پری بودکه خودشان کار را راستو ریست کردند!

 البته بر خلاف برخی از داستان ها(مرد نیست اون دوست عزیزی که کتاب اسرار نیکلاس فلامل رو نوشت.حالا اشاره ی مستقیم ندارم!)ادامه ی این مجموعه خیلی قابل پیش بینی نیست چون همونطوری که اگر  کتاب یک را خوانده باشید می دانید،احساس می کنید که داستان به اطلاعات بیشتری راجع به خیلی از چیزها نیاز داره و همین می تونه باعث جذب شدن خواننده برای خرید جلد دوم بشه!

بر خلاف همون بعضی داستان ها،در پایان جلد یک داستان روی هوا نمی مونه.خیلی خوب تموم میشه و آماده میشه برای جلد بعد.

من توصیه می کنم این کتاب را بخوانید.حد اقل من به شخصه حاضرم برم جلد دو را بخرم و بخوانم.منتظر نظراتتون هستم.کتاب های پیشنهادی تونم بگید معرفی کنم بقیه هم بخونند.

فعلا تو برنامم نایت ساید و بارتیمیوس و شبح شاه قرار داره.و رمان هایی هم مثل کار آموز رنجر و قهرمانان المپ هم جای خودشان را دارند!

 



تاريخ : دو شنبه 12 تير 1391برچسب:کیمیاگر,مایکل اسکات,نقد, | 14:2 | نويسنده : ranius

اگر از طرفداران این کتاب یا از کسانی هستید که تصمیم بر خواندن این کتاب دارید،پیشنهاد می کنم نقد را نخوانید!

من چند شب پیش رمان کیمیاگر مایکل اسکات رو خوندم.

با تمام احترامی که برای طرفداران این مجموعهی قائلم،ولی بعد از گرگ و میش مزخرف ترین رمانی بود که خوندم.

حد اقل می تونیم بگیم  گرگ و میش برای مخاطب خاص نوشته شده و شاید به خاطر سبکش خوشم نیومده.

ولی این یکی واقعا مسخره بود.به نظرم اصلا گیرایی و جذابیت یک اثر فانتزی رو نداشت و یک فانتزی خوب نبود.

نویسنده در جای جای داستان تلاش کرده تا اطلاعات خودش رو به رخ خواننده بکشه و احساس می کنم در بعضی جاها این بسیار اضافی بوده.

شاید خیلی ها رمان می خونند به خاطر پر کردن وقت یا این که دوست دارند رمان بخونند.اما من رمان می خونم چون عاشق حسی ام که پس از پایان رمان به انسان دست می دهد.و همینطور دوست دارم چگونگی انقال هیجان و ترس رو بیاموزم و از اون در داستان هام استفاده کنم.ولی پایان جلد اول به من یچ حسی دست نداد.داستان انگار روی هوا رها شده بود و من احساس پوچی می کردم.

بخش فانتزی اثر بسیار ضعیف بود.فرض کنید هاله ای به دورتان وجود دارد که شما آن را نمی بینید و با استفاده از آن به جادو می پردازید.

حتی گفت گو ها و مشاجره ها هم بسیار مصنوعی بود.دقیقا شبیه همون داستان هایی که من قبلا می نوشتم و بسیار از چارلز دیکنز متشکرم که من رو از این سبک داستان نویسی نجات داد!

موضوع کلی داستان درباره ی یک خواهر و براد دوقلو به نام های جاش و سوفی می باشد که دارای دو هاله ی طلایی و نقره ای اند و هاله هایشان در یک کتاب  به نام آبراهام دانشمند پیش گویی شده که می توانند دنیا را نجات دهند یا آن را نابود کنند.نیکلاس فلامل و همسرش که به خاطر معجون های عمرشان هنوز زنده اند نگهبانان کتاب اند.

عده ای با نام باستانیان خبیث نیز که مدت ها قبل  بر زمین حکومت می کرده اند و حالا می خواهند دوباره برگردند و حکومت زمین را به دست بگیرند، دست به دامان دکتر جان دی می برند و در عوض قول پادشاهی زمین را پس از پیروزی اشان به او می دهند.

 

دیگه دارم از کتاب هایی که موضوعشون حول یک پیشگوییه حالم به هم می خوره.باز لا اقل پیشگویی هم پیشگویی های هری پاتر و پرسی جکسون.در این رمان پیشگویی بسیار تکراری است.

شخصی که می آید و می توانند دنیا را نجات دهد یا نابود کند!

شما در این رمان هیچ چیز غیر منتظره و شگفت آوری را نخواهید دید و تمام اتفاقات رمان قابل پیش بینی است.

مثلا من با خواندن جلد یک فهمیدم که در انتهای جلد شش نیکی بر بدی چیره می شود .

من جلد یک را خواندم و مطمئنا جلد های بعدی این مجموعه را نخواهم خواند.شاید به نظرتان این نقد بسیار یک طرفه بیاید اما به نظر من هیچ چیز شگرفی در داستان دیده نمی شود و من تنها علت پرفروش بودنش را تبلیغات می دانم.

به هر حال حق تصمیم گیری با خودتان است.من ولی پیشنهاد می کنم این کتاب را در اولویت های خود برای خواندن یک رمان خوب قرار ندهید ولی اگر می خواهید تصمیم گیری با خودتان است و می توانیداین رمان را تهیه کنید.

به امید آن که شما از آن خوشتان بیاید.

من فقط نظر شخصی ام رانوشتم.

احتمالا در پست بعدی یک رمان دیگر را نقدش را می نویسم.



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 35 صفحه بعد

پيچک